کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Basistrading2 Relativevalue2 Futures2 PatrickByrne2 DotSama2 HODL2 What Is2 Orbs? Bots2 Blockchain2 HMTreasury2 Economics2 BCH LTC2


جستجو



 



۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

دانش آموزان بزرگ‌ترین سرمایه های انسانی هر جامعه‌ای به‌حساب می‌آیند، زیرا می‌توانند با در هم آمیختن نیروی جوانی، علم و مهارت آموخته‌شده، چرخ‌های پیشرفت و توسعه را به حرکت درآورند. در تمام کشورها سالیانه سهم بالایی از درآمد ملی صرف آموزش‌وپرورش می‌شود، اما بخش زیادی از هزینه ها هدر می‌رود. در این زمینه یکی از مواردی که همواره موردتوجه معلمان و اولیای دانش آموزان بوده است، انگیزش تحصیلی یادگیرندگان است. انگیزش، مهم‌ترین شرط یادگیری است. علاقه به یادگیری محصول عواملی است که به شخصیت و توانایی دانش‌آموز، ویژگی‌های تکلیف، مشوق‌ها و سایر عوامل محیطی مربوط است (Blumont, 1993، نقل از عابدی و مظفری، ۱۳۸۸). انگیزش به صورت آمادگی روانی یک پیش‌نیاز یادگیری به‌حساب می‌آید و تأثیر آن بر یادگیری کاملاً آشکار است. اگر دانش آموزان نسبت به درس بی‌علاقه باشند (دارای انگیزش سطح پایینی باشند)، به توضیحات معلم توجه نخواهند کرد و بالاخره پیشرفت چندانی نصیب آن‌ ها نخواهد شد؛ اما اگر نسبت به درس علاقه‌مند باشند (دارای انگیزش بالایی باشند)، هم به توضیحات معلم به‌دقت گوش خواهند داد هم به دنبال کسب اطلاعات بیشتری در زمینه مطلب درسی خواهند رفت و هم پیشرفت زیادی نصیب آن‌ ها خواهد شد (سیف، ۱۳۸۸). به تجربه ثابت‌شده است که یکی از شایع‌ترین و بارزترین مشکلات تحصیلی دانش آموزان پایین بودن انگیزش تحصیلی است. هرچند ممکن است دانش آموزان به طور یکسان، برای انجام یک تکلیف برانگیخته باشند اما منبع انگیزشی می‌تواند متفاوت باشد. دانش آموزان که از درون برانگیخته‌شده و فعالیتی را قبول می‌کند برای خود آن فعالیت و یا برای لذت ناشی از آن، یادگیری ناشی از آن و یا احساس کمال‌گرایی حاصل از آن. دانش‌آموزی که از بیرون برانگیخته‌شده برای این کار می‌کند که پاداشی کسب کند یا از تنبیهات خارج از خود فعالیت دوری گزیند مانند نمرات، برچسب‌ها و تأیید معلم (,Lepper 1988؛ به نقل از اسپالدینگ، ترجمه یعقوبی و خوش‌خلق، ۱۳۷۷). به‌کارگیری نادرست روش‌های مختلف ایجاد انگیزش از سوی والدین و معلمان برای ایجاد انگیزش و روحیه مطالعه در دانش آموزان نه تنها مؤثر واقع نمی‌شود بلکه تأثیرات منفی در انگیزش تحصیلی آنان می‌گذارد. وعده پاداش جایزه، تهدید و حتی تنبیه ازجمله روش‌هایی است که والدین و معلمان معمولاً به آن‌ ها متوسل می‌شوند ولی هیچ یک از آن‌ ها قادر نبوده است که افراد را به مطالعه و انجام تکالیف دلگرم سازد (Pintrich & Schunk, 1996). بررسی‌ها نشان می‌دهد که انگیزش یکی از عوامل اصلی بروز رفتار است و در تمام رفتارها ازجمله یادگیری، عملکرد، ادراک، دقت، یادآوری، فراموشی، تفکر، خلاقیت و هیجان اثر دارد (موری، ۱۹۶۴، ترجمه براهنی، ۱۳۶۳). یافته های پژوهشی و بررسی‌های تجربی نشان داده است که ۸۵ درصد از مواردی که دانش آموزان را به شکست تحصیلی و ناهنجاری‌های رفتاری می‌کشاند، قبل از آنکه جنبه شناختی و هوشی داشته باشد، مربوط به عوامل عاطفی و انگیزشی است؛ یعنی شدت اضطراب امتحان و فراوانی مشکلات عاطفی موجب کاهش پیشرفت و انگیزه تحصیلی می‌شود و دانش آموزان بخش عمده‌ای از انرژی روانی خود را صرف چگونگی پاسخ‌دهی ‌به این نیازها و مواجه با این مشکلات می‌کنند (سلطانی، ۱۳۸۱).

 

علی‌رغم پیشینه و سابقه طولانی تحقیقات در زمینه انگیزش تحصیلی در غرب، در کشور ما در این زمینه و راه های افزایش آن به صورت کاربردی مطالعات محدودی صورت گرفته است ‌بنابرین‏ جا دارد که محققان با پرداختن ‌به این موضوعات، دانش و راهبردهای عملی را برای نهادهای آموزشی و پژوهشی فراهم ساخته و اطلاعات مفیدی را در اختیار کسانی که به نحوی با موضوع مرتبط می‌باشند قرار دهند تا با ارائه راهکارهای عملی و افزایش انگیزه تحصیلی زمینه پیشرفت کشور فراهم گردد؛ و همچنین با توجه ‌به این‌که پژوهشگر خود در محیط آموزشی به عنوان مشاور مشغول است و اکثر مراجعینی که به دلیل افت تحصیلی به وی مراجعه نموده‌اند، با بررسی‌های صورت گرفته یکی از مهم‌ترین دلایل افت تحصیلی و عدم پیشرفت تحصیلی آنان را کاهش انگیزش تحصیلی می‌داند، لذا بر آن شد که در این زمینه پژوهشی را انجام دهد. آگاهی از منابع انگیزش، اینکه عوامل تأثیرگذار بر انگیزش کدم‌اند شاید نیاز به زمان و پژوهش‌های مختلفی دارد. در مجموع می توان اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر را به شرح زیر عنوان نمود:

 

    1. کاهش انگیزش تحصیلی دانش آموزان

 

    1. جلوگیری از هدر رفتن منابع مالی

 

    1. به کارگیری نادرست روش های مختلف ایجاد انگیزه در دانش آموزان

 

    1. آگاهی از منابع و عوامل تأثیرگذار بر انگیزش

 

    1. پر کردن خلأ اطلاعاتی موجود

 

  1. پایین بودن انگیزش تحصیلی یکی از دلایل اصلی افت تحصیلی در دانش آموزان

‌بنابرین‏ با توجه به اهمیت موضوع، مطالعه حاضر جهت تعیین انگیزش تحصیلی بر پایه تاب‌آوری، سبک‌های والد گری و نگرش دانش‌آموز نسبت به مدرسه است.

 

۱-۴- اهداف پژوهش

 

۱-۴-۱- هدف کلی

 

تعیین انگیزش تحصیلی بر پایه تاب‌آوری، سبک‌های والد گری و نگرش دانش‌آموز نسبت به مدرسه.

 

۱-۴-۲- اهداف جزئی

 

    • پیش‌بینی انگیزش تحصیلی بر پایه تاب‌آوری

 

    • پیش‌بینی انگیزش تحصیلی بر پایه سبک والدگری مقتدر

 

    • پیش‌بینی انگیزش تحصیلی بر پایه سبک والدگری سلطه‌جو

 

    • پیش‌بینی انگیزش تحصیلی بر پایه سبک والدگری سهل‌انگار

 

    • پیش‌بینی انگیزش تحصیلی بر پایه نگرش نسبت به معلم و کلاس

 

    • پیش‌بینی انگیزش تحصیلی بر پایه انگیزش / خود نظم دهی

 

    • پیش‌بینی انگیزش تحصیلی بر پایه نگرش نسبت به مدرسه

 

    • پیش‌بینی انگیزش تحصیلی بر پایه ادراک خود تحصیلی

 

  • پیش‌بینی انگیزش تحصیلی بر پایه ارزش‌گذاری هدف‌ها

 

۱-۵- فرضیه‌های پژوهش

 

۱-۵-۱- فرضیه اصلی

 

تاب‌آوری، سبک‌های والدگری و نگرش دانش‌آموز نسبت به مدرسه انگیزش تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

 

۱-۵-۲- فرضیه‌های فرعی

 

    • تاب‌آوری انگیزش تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

 

    • سبک والدگری مقتدر انگیزش تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

 

    • سبک والدگری سلطه‌جو انگیزش تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

 

    • سبک والدگری سهل‌انگار انگیزش تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

 

    • نگرش نسبت به معلم و کلاس انگیزش تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

 

    • انگیزش / خود نظم دهی انگیزش تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

 

    • نگرش نسبت به مدرسه انگیزش تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

 

    • ادراک خود تحصیلی انگیزش تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

 

  • ارزش‌گذاری هدف‌ها انگیزش تحصیلی را پیش‌بینی می‌کند.

 

۱-۶- معرفی متغیرهای پژوهش و تعریف مفهومی و عملیاتی آن‌ ها

 

متغیر ملاک: انگیزش تحصیلی.

 

متغیرهای پیش‌بین: تاب‌آوری، سبک‌های والدگری، نگرش دانش‌آموز نسبت به مدرسه.

 

متغیرهای کنترل: جنسیت، پایه تحصیلی، شهر محل سکونت.

 

۱-۶-۱- تعریف مفهومی انگیزش تحصیلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 09:27:00 ب.ظ ]




 

نتایج پژوهش بهروزیان(۱۳۸۷) تحت عنوان بررسی رابطه ویژگی‌های شخصیتی و هوش هیجانی با سلامت روان نشان داد که هوش هیجانی با برون گرایی، گشودگی، توافق و وظیفه شناسی همبستگی مثبت و با روان آزردگی گرایی همبستگی منفی دارد. به علاوه، برون گرایی و سازگاری دو متغیر شخصیتی بودند که توانایی پیش‌بینی نمرات هوش هیجانی را داشتند.

 

وندر لیندن، تیژوسیز و پتریدز[۶۶]۱(۲۰۱۳) طی پژوهشی با عنوان نقش ۵ عامل کلی شخصیت و هوش هیجانی بر میزان تخلفات رانندگی ‌به این نتیجه رسیدند که همپوشی قابل توجهی بین هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی در بروز تخلفات رانندگی وجود دارد.

 

در پژوهشی ورتمن و وود[۶۷]۲(۲۰۱۲) رابطه بین ویژگی های شخصیتی گزارش شخصی را با میزان رفتارهای مخاطره آمیز رانندگی نوجوانان را آزمون کردند و ‌به این نتیجه رسیدند که رابطه بسیار باثباتی بین ویژگی های شخصیتی و رفتارهای خطرناک رانندگی نوجوانان وجود دارد.

 

همایونی[۶۸]۱(۲۰۱۱) نیز در پژوهشی با عنوان رابطه ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی در یادگیری رفتار رانندگی دانشجویان ‌به این نتیجه رسید که یادگیری رفتار رانندگی رابطه منفی با عصبیت و رابطه مثبت با سایر ویژگی های شخصیتی دارد. همچنین رابطه مثبتی بین ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی وجود دارد.

 

پژوهش های انجام شده توسط آناماریا و لتیزیا[۶۹]۲(۲۰۰۹) و اوستین، سالکوفسکی، روهر و اندروز[۷۰]۳(۲۰۰۷) نشان دهنده رابطه مثبت معنادار بین هوش هیجانی با برونگرایی، پذیرش، توافق و وظیفه شناسی و رابطه منفی معنادار با عصبیت می‌باشد.

 

در پژوهش دیگر که با هدف بررسی تأثیر جنسیت بر بروز تخلفات رانندگی پرخطر همراه با عصبانیت توسط لانزاک[۷۱]۵و همکاران در سال ۲۰۰۷ با تعداد نمونه ۷۸۵ نفر ( ۶۵۱ مرد و ۱۳۴ زن) اجرا شد. نتایج نشان داد که مردان بیشتر از زنان اقدام به تخلفات و خشونت های رانندگی می‌کنند. از طرف دیگر رابطه معناداری میان استفاده از الکل و در نتیجه تخلفات ناشی از آن در طول رانندگی گزارش داده شد که بیشتر آن ها را زنان به وجود آورده بودند. به علاوه اکثر تخلفاتی که زنان در آن دست داشتند به دلیل حس هیجان خواهی آن ها در طول رانندگی بوده است.

 

سامر[۷۲]۲ و همکاران(۲۰۰۵) پژوهشی تحت عنوان بررسی صفات پنج عاملی شخصیت در پیش‌بینی تصادفات جاده ای با تعداد نمونه ۱۰۰۱ از رانندگان ( ۷۰۵ مرد و ۲۹۶ زن) در سه شهر ترکیه (آنکارا، استانبول و ازمیر) اجرا کردند. نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت بین عوامل عصبیت، برون گرایی و رابطه منفی بین مقایسه ویژگی های شخصیتی رانندگان پرخطر و عادی عوامل توافق، وظیفه شناسی و پذیرش با رفتار رانندگی پرخطر بوده است.

 

ایورسین[۷۳]۱ و همکاران(۲۰۰۲) طی پژوهشی تحت عنوان شخصیت، رانندگی پرخطر و درگیری های ناشی از تصادف میان رانندگان نروژی با نمونه ۲۶۰۵ نفر از رانندگان و با بهره گرفتن از پرسشنامه رضایت از خود ‌به این نتایج دست یافتند که افراد دارای نمره بالا در مقیاس هیجان خواهی و عدم توجه به معیارهای اجتماعی بیشتر از سایرین نسبت به قوانین تخلف داشته و رفتارهای پرخطری را مرتکب می‌شوند.

 

جمع بندی:

 

با توجه به تعاریف، نظریات، دیدگاه ها و پژوهش های داخلی و خارجی مطرح شده در این فصل، باید اذعان داشت که رانندگان اتوبوس های بین شهری نقش بسزایی در جابجایی مسافران و امنیت جانی و مالی آن ها دارند، ‌بنابرین‏ شناسایی و شناخت ویژگی های شخصیت و هوش هیجانی با رفتار رانندگی آن ها حائز اهمیت فراوان می‌باشد. همچنین با توجه به اهمیت عملکرد رانندگان و این نکته که احتمالا ویژگی های شخصیت و ویژگی های انگیزشی یکی از عوامل اثر گذار بر رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس های بین شهری است، شناسایی عوامل مرتبط و مؤثر بر رفتار رانندگی می‌تواند به شناسایی راه های افزایش رفتارهای ایمن و کاستن از اشتباهات و تخلفات کمک نماید. و بی تردید شناسایی این عوامل می‌تواند به دانش نظری این موضوع بیفزاید و سازمان های مرتبط نیز در این زمینه می‌توانند از نتایج آن برای مقاصد علمی و عملی استفاده نمایند.

 

    1. فرضیه های تحقیق:

فرضیه های اصلی:

 

    1. ویژگی های شخصیتی، رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس را پیش‌بینی معنی دار می‌کنند.

 

  1. مؤلفه‌ های هوش هیجانی، رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس را پیش‌بینی معنی دار می‌کنند.

سوالات تحقیق:

 

    1. آیا بین رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس با توجه به سن تفاوت معنی دار وجود دارد؟

 

    1. آیا بین رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس با توجه به سابقه کار تفاوت معنی دار وجود دارد؟

 

  1. آیا بین رفتار رانندگی رانندگان خویش فرما و سایر رانندگان تفاوت معنی دار وجود دارد؟

۴- آیا بین رفتار رانندگی رانندگان اتوبوس با توجه به تحصیلات تفاوت معنی دار وجود دارد؟

 

    1. تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها:

تعاریف نظری متغیرها:

 

رفتار رانندگی:

 

ازکان و لایونن[۷۴]۱(۲۰۰۴) رانندگی را رفتاری می دانند که راننده به صورت الگویی برای رانندگی خود انتخاب می‌کند؛ مانند سرعت، میزان تمرکز و حفظ میزان فاصله استاندارد. این رفتارها شامل دو دسته رفتارهای مثبت[۷۵]۲ و رفتارهای منفی[۷۶]۳ می‌شوند. که به مجموعه رفتارهای منفی در رانندگی، رانندگی تهاجمی یا رانندگی پرخطر[۷۷]۴ گفته می شود، که این رفتارها دو گروه از اشتباهات[۷۸]۵ و تخلفات[۷۹]۶ را پوشش می‌دهند(به نقل از شاکری نیا، ۱۳۸۸).

 

ویژگی های شخصیتی:

 

شخصیت، یک سازه کلی است که از مجموعه ویژگی های فردی تشکیل می‌گردد و به سه عامل تفکر، عواطف و رفتارهای بیرونی قابل مشاهده که در تعامل با عناصر محیط ایفای نقش می کند، اشاره دارد(پروین و کروون[۸۰]۷، ۲۰۰۵) .

 

شخصیت به عنوان یک برچسب تشخیصی کلی برای رفتار قابل مشاهده فرد و تجارب درونی قابل بیان ذهنی او مورد استفاده قرار گرفته است. تمامیت هر فرد که ‌به این گونه توصیف می شود هم جنبه‌های فردی و هم اجتماعی او را نشان می‌دهد. به عبارتی ویژگی های شخصیت بیانگر آن دسته از ویژگی های فرد یا افراد است که الگوهای ثابت رفتاری انسان ها را نشان می‌دهد. از این رو شخصیت، بیانگر اصول و قواعدی است که در کنش همه افراد مشترک است(کریمی، ۱۳۸۶).

 

کاستا و مک کری[۸۱]۱(۱۹۹۹) مهمترین ویژگی های شخصیتی را در الگوهایی به عنوان پنج ویژگی عامل بزرگ مطرح ساخته اند که عبارتند از: عصبیت، برونگرایی، پذیرش، توافق و وظیفه شناسی( شولتز، ۱۹۹۸؛ به نقل از حق شناس، ۱۳۸۵).

 

هوش هیجانی:

 

بار – آن[۸۲]۲ هوش هیجانی را مجموعه ای از دانش ها و توانایی‌های هیجانی و اجتماعی که قابلیت کلی ما را در پاسخ به نیازهای محیطی تحت تاثیر قرار می‌دهد، تعریف ‌کرده‌است(هاشمی، ۱۳۹۱).

 

تعاریف عملیاتی متغیرها:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:25:00 ب.ظ ]




 

نظیر این بحث در جرائم حدی، نظیر لواط و برخی از مصادیق زنا که مجازات آن ها قتل است {به جز دشنام دهنده پیامبر که بر شنونده آن اجرای حد قتل واجب است } نیز مطرح شده است. در آن جا، عده ای از فقیهان گفته اند که اگر شخصی غیر از امام یا نماینده وی، فرد مستحق حد قتل را بکشد، بر قاتل، قصاص و دیه نیست و گروهی در این حکم اشکال کرده و قول به عدم قصاص و دیه را نپذیرفته اند.[۱۳۱] روشن است که مسئله ی مورد بحث ما، با این مسئله تفاوت دارد و حتی قائلان به عدم قصاص و دیه در مسئله ی اخیر، در مسئله ی نخست به قصاص قائل شده اند، زیرا خون مجرمی که به قتل حدی محکوم می شود، به صورت مطلق هدر است. نهایت آن که تصدی ‌به این قتل، به اذن حاکم موقوف است و اگر شخص او را بی اذن بکشد، قتل در محل خود واقع شده و مرتکب آن فقط به دلیل اجازه نگرفتن از حاکم گناه ‌کرده‌است (و برای آن مستحق تعزیر است ) به خلاف قتل مورد نظر بحث ما که قاتل فقط نسبت به ولی قصاص مهدورالدم است و حق قتل مخصوص به ولی دم است و قتل او توسط غیر ولی دم در غیر محل خود واقع شده و از مصادیق قتل از روی ظلم به شمار می رود بدین جهت در بین فقیهان کسی در این حکم تردید نکرده است.

 

متفرع بر این حکم است که تمام اختیار قاتل در دست اولیای دم مقتول قرار دارد که خود، مستحق قصاص بوده است و در این مطلب هم تردیدی نیست. آن چه جای بحث دارد و نه قانون گذار و نه فقیهان ( دست کم در محل بحث ) به آن نپرداخته اند، تعیین تکلیف قتل نخست و اولیای دم آن است. گویا فقیهان، این مورد را از مصادیق هلاک قاتل پیش از قصاص قرار داده و ‌به این لحاظ، خود را از بحث درباره ی آن در این مسئله مستغنی دانسته اند. به هر حال در اینکه حق قصاص اولیای دم درباره قاتل اول که اکنون خود او به قتل رسیده ساقط است، شبهه ای نیست، زیرا موضوع قصاص منتفی شده است[۱۳۲]، اما درباره سقوط یا عدم سقوط دیه و نیز مسئول پرداخت آن، سه احتمال مطرح است، البته فقیهان این احتمالات را در محل بحث مطرح نکرده اند و ما احتمالات مطرح شده در خصوص « هلاک قاتل » را که مورد بحث ما نیز یکی از مصادیق آن است مطرح می‌کنیم. احتمال نخست آن است که افزون بر سقوط قصاص، دیه نیز ساقط می شود. این احتمال را شیخ طوسی در کتاب المبسوط برگزیده، بلکه گفته است: پذیرش این نظر مقتضای مذهب امامیه است.[۱۳۳] از دیگر قائلان این قول، ابن ادریس در سرائر، محقق کرکی در جامع المقاصد، علامه حلی در مختلف[۱۳۴] و محقق اردبیلی در مجمع الفائده و البرهان هستند.

 

احتمال دوم آن است که دیه ساقط نمی شود، بلکه لازم است از مال قاتل (نخست ) پرداخت شود.

 

این نظر را فقیهانی چون، شیخ طوسی در کتاب خلاف و علامه حلی در کتاب های دیگر خود به جز مختلف، قول قوی تر دانسته اند و شهید ثانی در مسالک، این قول را به بیشتر فقیهان امامیه استناد داده است.[۱۳۵] البته در موردی که قاتل خودش را تسلیم اولیای دم نکرده مثلا فرار کرده و مرده است بسیاری از فقها حتی کسانی که قائل به سقوط دیه در فرض هلاکت قاتل هستند در این مورد به جهت وارد شدن روایت در این مورد قائل به پرداخت دیه از مال قاتل هستند در صورتی که قاتل مال داشته باشد و در صورتی که مالی نداشته باشد دیه را به عهده خویشاوندان او به نحو الاقرب فالاقرب می دانند.

 

در مسئله « هلاک قاتل عمدی » به غیر از دو احتمال ذکر شده، نظر دیگری مطرح نشده است. در بحث مورد نظر ما، یعنی جایی که قاتل مستحق قصاص، به وسیله دیگری کشته می شود، چون از مصادیق بحث « هلاک قاتل » است، به طور قطع، دو احتمال یاد شده قابل طرح است، اما در این مسئله احتمال دیگری نیز وجود دارد که بگوییم: دیه ساقط نمی شود و مسئول پرداخت دیه، قاتل مستحق قصاص، یعنی قاتل دوم است.

 

بررسی موضوع، مستلزم بحث در دو مقام است: جهت نخست بحث، از مقتضای قاعده اولیه در مقام، و جهت دوم بحث از مقتضای ادله خاص در این باب است.

 

جهت اول: مقتضای قاعده

 

بحث از این جهت، مبتنی بر این است که آیا در قتل عمدی، حکم اولی و اصلی، قصاص است و انتقال به دیه، در طول قصاص و متوقف بر رضایت قاتل است یا اینکه حکم اولی ثابت در قتل عمدی، یکی از قصاص و دیه است. مشهور فقیهان مبنای نخست را انتخاب کرده‌اند[۱۳۶]، ولی مبنای اخیر را برخی، از جمله ابن جنید و ابن ابی عقیل برگزیده اند. بنابر مبنای اخیر، در این که با فوت محل قصاص، دیه واجب می شود اشکالی نیست زیرا لازمه ی تخییر اولیای دم بین دیه و قصاص این است که اگر قصاص ممکن نباشد حق گرفتن دیه به قوت خود باقی است همچنان که در واجب تخییری، هرگاه یکی از موارد تخییر از بین برود، وجوب ‌در مورد دیگر تعین می‌یابد.

 

بنا بر مبنای نخست که مشهور فقیهان امامیه آن را پذیرفته اند، چون انتقال به دیه در طول قصاص و متفرع بر تصالح دو طرف درباره آن است و موضوع تصالح نیز به دلیل کشته شدن قاتل منتفی شده است نمی توان به وجوب پرداخت دیه ملتزم شد، مگر آن که دلیل خاصی بر آن دلالت کند.

 

جهت دوم: مقتضای ادله خاص

 

در مبحث « هلاک قاتل » که مسئله ی مورد نظر ما، یکی از مصادیق آن شمرده می شود، برای اثبات وجوب پرداخت دیه به چند وجه استناد کرده‌اند.

 

وجه اول: تمسک به عموم آیه ی شریفه …فقد جعلنا لولیه سلطانا: عده ای از جمله ابن زهره در کتاب غنیه النزوع، قاضی بن براج در کتاب المهذب، ابو الصلاح حلبی در الکافی فی الفقه و نیز شیخ طوسی در کتاب نهایه گفته اند که التزام به سقوط دیه، مستلزم سلب سلطنت از ولی دم است، در حالی که به مقتضای این آیه، ولی دم در تمام موارد، سلطنت دارد. گویا استدلال ‌به این آیه برای اثبات مدعا، تمام نیست، زیرا مراد از سلطنت در آیه تنها حق در قصاص برای ولی دم است و به همین جهت حتی در صورت زنده بودن قاتل اولیای دم سلطنتی بر گرفتن دیه از او ندارند و تنها در صورت تمایل قاتل برای پرداخت دیه می‌توانند از او دیه بگیرند ‌بنابرین‏ در آیه اصلا سخنی از دیه به میان نیآمده و روشن است که وقتی موضوع حکمی منتفی شد، التزام به حکم دیگر در صورت انتفای موضوع حکم نخست، نیازمند دلیل است.

 

وجه دوم: تمسک به « لایبطل دم امری مسلم » در روایات بسیاری، امامان معصوم ‌به این امر که « هیچگاه خون انسان مسلمانی به هدر نمی رود » با تعابیر گوناگون برای اثبات دیه، علت آورده اند.[۱۳۷]

 

تعلیل ‌به این مطلب نشان می‌دهد که شارع مقدس در هیچ موردی نخواسته است، خونی بدون قصاص یا خون بها بماند. در بحث ما نیز می گوییم: قول به سقوط دیه، مستلزم هدر رفتن خون مسلمان است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:35:00 ب.ظ ]




 

البته ممنوعیت قضات به دخالت در سیاست ‌به این معنا نیست که آن ها از حقوق سیاسی محرم شوند مثلا آن ها می ­توانند در انتخابات شرکت نمایند ‌بنابرین‏ قاضی نباید به هیچ وجه تحت نفوذ احزاب سیاسی واقع شود و باید از انتقادات ‌و تهدیدات جراید مردم نترسیده و از جاده عفاف و عدالت منحرف شود. قاضی باید بداند که کدام یک از افراد علاقه مند به شنیدن بوده و چه سطحی از اطلاعات مورد نیاز آن ها‌ است».

 

امروزه عده­ای حاضرند دین و ایمان خود را فدای اهداف سیاسی و حزبی خود کنند، قاضی باید تلاش کند که به هیچ حزب یا گروهی وابستگی پیدانکند؛ زیرا به هر حال در تصمیمات قضایی وی تأثیر گذار خواهد بود؛ به عبارت دیگر یک قاضی باید از استقلال کامل برخوردار باشد و هیچ شخصی و مقامی نتواند به عنوان مافوق به وی دستور دهد و یا او را در عمل هم چنین باشد و خصوص در ارتباط با پرونده­ هایی که جنبه عمومی و سیاسی پیدا می‌کنند و در جراید و افکار عمومی مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد باید دقت شود که این مسائل هیچ تاثیری در تصمیم گیری قاضی نداشته باشد و در دادگاه فقط موازین شرعی و قانونی مدنظر قرار می‌گیرد در سیستم قضایی فعلی بحث جرم زدایی و قضازدایی و توجه به مسئله جبران خسارت بدون ایجاد و جرم جدید مورد توجه قرار گرفته و البته هنوز از قوه به فعل در نیامده است. در مسائلی که شاید می­ شود آنجا را با اعمال تدابیر ظرفیت و تاکتیک های کاملا مشخص و بنحو مطلوبی حل کرد، متاسفانه به علت برخی بی تدبیری ها، بحران سازی شده و اشکالات زیادی به وجود می ­آید. تدبیر قضایی در واقع ایجاد توازن بین آرای و تصمیم های قضایی با واقعیت­های داخلی و خارجی است و یکی از محور هایی است که قوه قضائیه به آن می ­پردازد. تدبیر قضایی یعنی شم القضای مناسب، بعضی از چیزها ممکن است در قانون ماهری؛ مثلا جزایی یا حقوقی نیامده باشد؛ ولی دانستن آن برای قاضی لازم است و باید آن را بداند و هم به درستی عمل کند، این ها آن تدابیر کلی قضایی و سیاست های قضایی است که قضات باید برآنها اشراف داشته باشند و بتوانند آن ها را درست پیاده کنند[۳۴].

 

گفتار پنجم: مصونیت قاضی

 

به لحاظ اطمینان خاطر قاضی و اینکه مراجعین به قاضی نتوانند به بهانه های واهی و با شکایات بی اساس خود قاضی را به ارتکاب جرمی متهم کرده و او را از وظیفه­ اش باز دارند و قاضی بتواند با خاطری آسوده قضاوت نماید. این قاعده مقرر شده که قاضی در امور کیفری دارای مصونیت باشد. اصل مصونیت شغلی قاضی و محفوظ بودن او از تعقیب کیفری، از اصولی است که در قانون اساسی و قانون عادی ما پذیرفته شده است، البته این مصونیت به معنای رفع مسئولیت از عهده قاضی در ارتکاب جرم نیست بلکه امر موقتی است. ‌بنابرین‏ اصل نمی توان قضات را بدون اجازه دادگاه عالی انتظامی قضات و قبل از سلب مصونیت، مورد تعقیب کیفری قرار داد به همین جهت تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این اصل را بدین گونه در اصل ۱۶۴ قانون اساسی پیش‌بینی کرده‌اند «قاضی را نمی توان از مقامی که شاغل به آن است بدون محاکمه و ثبوت جرم یا تخلفی که موجب انفصال است به طور موقت یا دائم منتقل کردیم» مصونیت قضات از تعقیب کیفری معاف بوده و نباید به جرم او رسیدگی کرد بلکه پس از تعلیق از مقام قضائی که مشروط به دو شرط است. اجازه از دادگاه عالی انتظامی قضات و سلب مصونیت قاضی همچون افراد عادی می توان او را به عنوان متهم به دادگاه احضار کرد.[۳۵]

 

ماده ۳۹ اصلاحی قانون اصول تشکیلات دادگستری بیان می‌دارد:

 

هرگاه قاضی در مظان ارتکاب جرم عمدی قرار گیرد، دادستان موضوع را بررسی و چنانچه دلائل و قرائن، دلالت بر توجه اتهام داشته باشد، تعلیق وی از سمت قضایی را تا صدور رأی قطعی توسط مرجع ذی صلاح و اجرای آن، از دادگاه عالی تقاضا می‌کند. دادگاه مذکور پس از رسیدگی به دلائل، تصمیم مقتضی اتخاذ می کند.

 

تبصره ۱، مرجع کیفری صالح می‌تواند تعلیق قاضی را جهت اقدام مقتضی از دادستان درخواست نماید.

 

تبصره۲، دادستان مکلّف است پیش از اظهارنظر راجع به تعلیق قاضی، به وی اعلام کند که می‌تواند ظرف یک هفته پس از ابلاغ، اظهارات خود را به طور کتبی یا با حضور در دادسرا اعلام نماید. دادگاه عالی نیز در صورت اقتضا به همین ترتیب اقدام می کند.

 

تبصره۳، در صورتی که درخواست تعلیق قاضی از سوی دادسرا یا دادگاه عالی رد شود پس از آن دلیل جدیدی کشف شود، مرجع کیفری صالح می‌تواند بررسی مجدد موضوع تعلیق را از دادستان درخواست نماید.[۳۶]

 

فصل سوم: انواع استقلال قضایی

 

ضروری به نظر می‌رسد با توجه به موضوع پایان، از رابطه و تعادل سه قوه قضائیه، مقنّنه و مجریه سخن گفت، اما بی شک نوع توازن و تعامل بین آن­ها و دسته بندی و حدود و اختیارات و وظایف آن ها به تعبیری تفکیک در قوه ناشی از تئوری و اصل تفکیک قوا است. به همین جهت ناچاریم که به طور اختصار زمینه، مفهوم و هدف تفکیک قوا را مطرح کنیم و آن­گاه با کمک این مقدمه ضروری موضوع مورد بحث را تجزیه و تحلیل و بررسی نماییم.

 

تفکیک قوا امروز، به عنوان بهترین شیوه در تشکیلات نظام های سیاسی معاصر پذیرفته شده، و در ردیف مهمترین مبانی حکومت دموکراسی تلقی گردیده است و بسیاری از اندیشمندان در صورت آن اصرار ورزیده اند؛ تا جای که در «فلسفه حقوق»، «حقوق اساسی» از اصول مهم شهری می شود و در قانون اساسی اکثر کشورها راه یافته است، به موجب این اصل، ارگان مهم حکومت و وظایف و اختیارات آن در چند محور جدا از یکدیگر در نظر گرفته شده تا قدرت و حاکمیت دولت، از طریق این قوا اعمال گردد.

 

هر چند بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که اندیشه­ تفکیک قوا، پس از انقلاب فرانسه در قرن هیجدهم میلادی رواج کامل یافته است و پس از این قرن است که اکثر اندیشمندان سیاسی و سیاستمندان غربی، تفکیک قوا را به عنوان یک اصل برای حکومت های دموکراسی پذیرفته اند. از بررسی تاریخی استفاده می شود که نظریه ی تفکیک قوا، تاریخی بسیار طولانی تر از انقلاب فرانسه دارد و می توان گفت: ریشه‌های آن به یونان باستان باز می­گردد و دورنمای این نظریه و جرقه های نخستین آن را می توان در اندیشه‌های افلاطون و ارسطو و عده دیگری از فلاسفه و اندیشمندان بعد از آن ها یافت. درتأیید این سخن می توان به اظهار نظر یکی از فرهنگ نویسان سیاسی اشاره کرد که می‌گوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:45:00 ب.ظ ]




در این فصل مبانی نظری و پژوهشی تحقیق حاضر ارائه شده است. سعی شده است مطالب مرتبط و مبانی نظری یکپارچه­ای ارائه شود به گونه ­ای که ابتدا با مباحث کلی در حیطه روابط والد- فرزند شروع شده است و در ادامه خود کارآمدی و بهزیستی اجتماعی بحث شده است و انواع مباحث مرتبط با متغیرها تشریح شده است و تحقیقات مربوطه و پیشین در حین مبانی نظری بیان شده است.

پیشینه نظری

 

در این قسمت، مباحث مربوط به آموزش رابطه والد-فرزندی، خود کارآمدی و بهزیستی اجتماعی والدین آورده می‌شود.

 

۲-۲ متغیرخود کارآمدی

 

۱-۲-۲ خود کارآمدی

 

خود کارآمدی یکی از مفاهیم کاربردی در نظریه های یادگیری-اجتماعی و یا نظریه شناختی-اجتماعی برای رفتار حرفه‌ای است (هاکت، لنت و براون، ۱۹۹۴ و ۱۹۹۶، به نقل از به تز و هاکت،۱۹۹۸، نقل از مصحف،۱۳۸۴).

 

خود کارآمدی یعنی اینکه یک فرد چگونه شیوه های مورد نیاز برای رسیدن به موقعیت‌های مورد انتظار را سازمان می‌دهد و آن‌ ها را اجرا می‌کند (بندورا،۱۹۸۹، نقل از کلونینجر[۱]، ۲۰۰۴، نقل از زمانی،۱۳۸۵).

 

به نظر بندورا (۱۹۸۹) خود کارآمدی یعنی اینکه معتقد باشیم می‌توانیم با وضعیت‌های مختلف کنار بیاییم. کسانی که خیلی خود بسنده هستند، انتظار دارند موفق شوند و غالباً موفق می‌شوند و کسانی که چندان خود کارآمد نیستند، ‌در مورد توانایی خود در انجام تکالیف شک دارند و به همین جهت نیز کمتر موفق می‌شوند از همین رو عزت نفس آن‌ ها کم است (شارف، ترجمه فیروز بخت، ۱۳۸۱).

 

همچنین بندورا (۱۹۹۷،۱۹۸۶، به نقل از به تز و هاکت، ۱۹۹۸، به نقل از رجبی، عطاری و شکرکن، ۱۳۸۳) بیان می‌کند که انتظارات خود کارآمدی به باورهای مربوط به توانایی‌های ما برای انجام موفقیت‌آمیز یک رفتار معین با طبقه‌ای از رفتارها اطلاق می‌شود که بنا بر فرض بر انتخاب‌های رفتاری، عملکرد و پافشاری اثر می‌گذارد.

 

خود کارآمدی در واقع اعتقاد راسخ فرد نسبت به توانایی‌های خود می‌باشد که باعث بسیج انگیزه و منابع شناختی و رشته اعمالی که برای انجام موفقیت‌آمیز یک کار خاص لازم است، می‌شود. قبل از اینکه فرد کاری را انتخاب کند و تلاش خود را در آن کار آغاز نماید، ابتدا اطلاعاتی را ‌در مورد ظرفیت‌ها و قابلیت‌های خود در آن مورد خاص ارزیابی و جمع‌بندی می‌کند. کارآمدی شخص تعیین می‌کند که آیا فرد قدرت سازگاری برای انجام آن رفتار خاص را دارد یا نه و همچنین مشخص می‌کند که فرد علی‌رغم مشکلات موجود چه قدر تلاش خواهد کرد، و چه مدت به تلاش خود در آن زمینه‌ی خاص ادامه خواهد داد (لوتانز و استاجکویک[۲]، ۱۹۹۸).

 

باورهای خود کارآمدی که به عنوان هسته مرکزی نظریه شناختی-اجتماعی در نظر گرفته شده است بر عملکرد انسانی تأثیر دارد. این باورها از نگاره پاجارس (۲۰۰۰، به نقل از شماعی زاده، ۱۳۸۴) قضاوت افراد ‌در مورد قابلیت‌های خود برای سازماندهی و اجرای اعمالی است که نیاز به عملکردهای مختلفی دارد.

 

باورهای خود کارآمدی چهارچوبی برای انگیزش، رفاه و پیشرفت فردی ایجاد می‌کند. این باورها تعیین می‌کنند که افراد برای تلاش انگیزه کمی دارند و یا در مقابل مشکلات از خود استقامت نشان می‌دهند (پاجارس،۲۰۰۰، به نقل از شماعی زاده).

 

بندورا (۱۹۹۸، به نقل از جباری، ۱۳۸۲) خود کارآمدی را به عنوان باورهای ‌در مورد توانایی شخصی برای سازمان دادن و طی کردن مسیرهای عمل به منظور دستیابی به پیشرفت تعریف ‌کرده‌است. او خود کارآمدی ادراک‌شده را به عنوان باورهای افراد ‌در مورد توانایی‌هایشان برای تولید انتخابی سطح عملکرد می‌داند که تلاش برای تأثیر و مهار بر رویدادهائی است که بر زندگی آن‌ ها تأثیر می‌گذارد. از دیدگاه او باورهای خود کارآمدی مشخص می‌کند که مردم چگونه احساس می‌کنند، چگونه فکر می‌کنند و خودشان را بر می‌انگیزند و چگونه رفتار می‌کنند.

 

رسیدن به معیارهای عملکرد و حفظ آن‌ ها احساس خود کارآمدی ما را افزایش می‌دهد. ناتوانی در رسیدن و حفظ این معیارها احساس خود کارآمدی ما را کاهش می‌دهد. افرادی که معیارهای بسیار بالا و غیرواقع‌بینانه ای برای عملکرد وضع می‌کنند یعنی کسانی که انتظارهای رفتاری خود را بر مبنای رفتار سرمشق‌های فوق‌العاده موفق و مؤثر قرار داده و به طور مداوم می‌کوستند که علی‌رغم شکست‌های پیاپی خود را به آن معیارها برسانند ممکن است خود را شدیداًً تنبیه کنند. چنین کاری به آسانی می‌تواند منجر به افسردگی، دلسردی، خود خوار شماری و احساس بی‌ارزش بودن شود (شولتز، ترجمه‌ی کریمی و همکاران، ۱۳۷۸).

ادراک خود کارآمدی به انتظارات افراد ‌در مورد توانایی‌شان برای عمل در موقعیت‌های آینده بر می‌گردد. افرادی بااحساس خود کارآمدی بالا احتمالاً در برخورد با مسائل مشکل، بیشتر تلاش می‌کنند، در تلاش‌هایشان استقامت می‌ورزند، در طول انجام مسائل آرام هستند تا اینکه برانگیخته باشند و افکارشان را تحلیل گرانه سازمان می‌دهند (پروین، سروان و جان[۳]، ۲۰۰۵، نقل از زمانی، ۱۳۸۵).

 

در بین افکار خود ارجاعی که بر انگیزه احساسی و عملکرد انسان‌ها تأثیر می‌گذارند، اثر هیچ‌چیزی فراگیرتر از قضاوت افراد ‌در مورد کارآمدی آن ها نمی‌باشد (بندورا، ۱۹۹۷، نقل از پروین و جان، ۱۹۹۹، نقل از زمانی، ۱۳۸۵).

 

افرادی که کارایی شخصی کمی دارند، احساس می‌کنند که رد اعمال کنترل بر رویدادهای زندگی درمانده و ناتوان‌اند. آن‌ ها معتقدند هر تلاشی که می‌کنند بیهوده است. هنگامی که آن ها با موانع روبرو می‌شوند، اگر تلاش‌های اولیه آن‌ ها در برخورد با مشکلات بی‌نتیجه بوده باشد، سریعاً قطع امید می‌کنند. افرادی که کارایی شخصی بسیار کمی دارند حتی تلاش نمی‌کنند بر مشکلات غلبه کنند، زیرا آن‌ ها متقاعد شده‌اند که هر کاری انجام دهند بیهوده است و تغییری در اوضاع ایجاد نمی‌کند. کارایی شخصی می‌تواند انگیزش را نابود سازد، آرزوها را کم کند، یا توانایی‌های شناختی تداخل نماید و تأثیر نامطلوبی بر سلامت جسمانی بگذارد (شولتز و شولتز[۴]، ترجمه‌ی سید محمدی، ۱۳۸۳).

 

افرادی که کارایی شخصی زیادی دارند و معتقدند که می‌توانند به طور مؤثر با رویدادها و شرایطی که مواجه می‌شوند برخورد کنند، از آنجایی که آن‌ ها در غلبه بر مشکلات انتظار موفقیت دارند، در تکلیف‌ها استقامت نموده و اغلب در سطح بالایی عمل می‌کنند. این افراد از اشخاصی که کارایی شخصی کمی دارند، بر توانایی‌های خود اطمینان بیشتری داشته و تردید کمی نسبت به خوددارند، آن‌ ها مشکلات را چالش می‌بینند و نه تهدید و فعالانه موقعیت‌های جدید را جستجو می‌کنند. کارای شخصی زیاد، ترس از شکست را کاهش می‌دهد، سطح آرزوها را بالا می‌برد و توانایی مسئله گشایی و تفکر تحلیل را بهبود می‌بخشد. (شولتز و شولتز، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۳).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:55:00 ب.ظ ]
1 3 4